خوابگاه بیماران شهرستانی در تهران برای مراجعه به پزشک +تصویر

2024 فوریه 24

این عکس، نشانی از یک خانواده داره که در یک محلی زندگی میکنن و احتمالا برای درمان فرزندشون به تهران اومدن. خانمش به پدر اون سید احمد صدا می‌زده میگه که پس‌اندازهاشون تموم شده و برای خوراک و درمانشون یه مقدار پول دیگه باقی مونده. اونا باید به تهران برن چون تو شهرشون دکتری برای انجام این عمل نیست.پدر به یک غرفه دیگه اشاره کرد میگه که این چند روزه‌ یک چادر زدن و نوه‌شون که پدر و مادرشو از دست داده، با خودشون زندگی می‌کنه. دکترها می‌گن که نوه‌شون یه مشکلی توی سرش داره و به یه عمل نیاز داره. بچه‌ی کوچولو ما با دیدن این خانواده‌ها یاد مادربزرگ خودش میافته و داستان مادربزرگش رو برامون تعریف می‌کنه. اون روزها مثل این خانواده‌ها بودند، بهترین دکترها جوابی ندادن و باید به شهر مرکز استان برن. اما حوصله ندارم داستانش رو به این آقای سید احمد بگم. من فقط می‌گم که یه گذری هستم و این چادرها دقت منو جلب کرده. اونا تو انتظار نبودن که بیمارستان‌های تهران انقدر شلوغ باشن.اینا داخل چادرها همن، احوالپرسی کردم و پدری از استان اردبیل – شهرستان پارس آباد، که پدر بیمارشه، به من گفت. و یه برادر جوان حرفش رو ادامه داد: ” ما هفت هفته‌هست که منتظریم بیمارمون وقت بگیره که جراحی بشه. سه بار تهران اومدیم و در نهایت بیمارستان امام خمینی خیلی سخت هم با ما بود. حالا باید دوباره یه هفته صبر کنیم تا جراحی شروع بشه.” و در آخر یه پسر جونی یه داستان برای ما گفت؛ چطوری اون و خواهر دوازده ساله‌ش برای بدست آوردن یه تخت برای بستری کردن برادرزاده‌ش ۱۷ ماهه تو شهرشان، ۱۵ بیمارستان رو پیمودن. از کمبود تخت برای کودکشون گله داشتن. اونا تو یه بیمارستان خصوصی هم باز خالی پیدا نکردن و مجبور شدن در اوج شب تو یه بیمارستان با هزینه‌های زیاد یه تخت برای اون پیدا کنن. این‌جوری بود داستان‌های یه قسمت از مردم ما که مجبور می‌شن به تهران بیان برای درمان.

به گزارش تاپ طنز، خانمش او را سید احمد صدا می‌کرد. خودش سر صحبت را باز کرد «هر چه پس‌انداز کرده بودم تمام شده کمی هم برای خورد و خوراک برایمان باقی مانده است. توی شهر خودمان دکتر برای انجام این عمل نیست برای همین مجبور شدم به تهران بیایم»پیرمرد بی آنکه مجالی بدهد، صحبتش را ادامه داد «چند روزی می‌شود که این جا چادر زده‌ایم. یک نوه داریم که پدر و مادرش را از دست داده و با ما زندگی می‌کند. دکترها می‌گویند که توی سرش چیزهایی دارد. اسمش را نمی‌دانم. ولی می‌گویند که به عمل نیاز دارد. راستی چادر شما کدام یکی از این‌ها است؟»نمی‌خواستم دروغ بگویم. من با دیدن این خانواده‌ها یاد مادربزرگ خودم افتاده بودم. چند سال پیش در شهر خودمان پزشکان جوابش کردند. گفتند از دست ما کاری بر نمی‌آید، باید ببریدش مرکز استان. هر جور بود خودمان را به مشهد رساندیم ولی کارساز نبود. ترسیدم این را برای سید احمد تعریف کنم. بی آن‌که من‌من کنم، گفتم گذری هستم و تعداد زیاد چادرها توجهم را جلب کرده است.
انتظار شلوغی بیمارستان‌های تهران را نداشت
کمی آن طرف‌تر چند مرد که دشداشه به تن کرده‌اند، به زبان عربی با هم صحبت می‌کنند؛ یکی از آنها می‌گوید از اهواز به اینجا آمده‌اند؛ آن طور که روایت می‌کند؛ پدر پیری دارند که در اهواز عمل آپاندیس انجام داده و مدتی پس از جراحی، به دلیل لخته شدن خون، سکته کرده است. میگوید از هفته پیش فقط کارهای تشخیصی انجام شده و می‌گویند بعد از انجام این مراحل تشخیص می‌دهند که بیمار قابل درمان است یا نه!بار اولی است که به تهران می‌آیند و تصورشان این بوده که چون بیمارستان واقع در پایتخت است رسیدگی بهتری صورت می‌گیرد اما اطلاع نداشته که بیمارشان، تنها کسی نیست که از شهرستان برای مداوا به اینجا آمده است. تصور این‌ همه شلوغی در این بیمارستان را نداشته است.مسیرم را ادامه می‌دهم. داخل یکی از چادرها دو مرد نشسته‌اند و چای می‌نوشند. جلو می‌روم و احوالپرسی می‌کنم. سوالم این بود که از کجا آمده‌اند تهران. یکی از مردها می‌گوید:‌ «از استان اردبیل- شهرستان پارس آباد آمده‌ایم؛ بیمار پدرمان است که به اینجا آورده‌ایم؛ کشکک زانوی بیمارمان دچار مشکل است؛ در شهرستان خودمان پزشک هست اما می‌گویند امکاناتی که موردنیاز است در شهرستان ما نیست.»

معطلی چند هفته‌ای
صدایش را صاف کرد و حرف چند هفته معطل‌ شدنشان را پیش کشید«ما هفت هفته است که منتظریم در تهران نوبت بیمارمان شود که در بیمارستان جراحی شود. سه بار به تهران آمده‌ایم و در نهایت از سوی بیمارستان امام خمینی تماس گرفتند و گفتند امروز ساعت ۹ صبح باید اینجا باشیم. می‌گویند یک هفته دیگر نیز باید صبر کنیم تا کارهای تشخیصی نهایی برای بیمار انجام و جراحی آغاز شود.»یک زن و مرد هم بین ماشین‌ها زیرانداز انداخته بودند. هم صحبت که می‌شویم از دشواری‌های پیدا کردن تخت برایم تعریف می‌کنند. می‌گفت پدر کودکی ۱۷ ماهه را دیده که در یک شبانه‌روز، ۱۵ بیمارستان را زیر پا گذاشته تا یک تخت برای بستری کودکش پیدا کند.بعد از ابتلای فرزندش به بیماری ویروسی، به یک بیمارستان خصوصی رفته و تشخیص داده‌اند که باید بستری شود اما تخت خالی نداشته‌اند. یکی یکی بیمارستان‌های خصوصی و دولتی را پشت سر گذاشته و باز هم با این پاسخ روبرو شده است:«تخت خالی برای کودکتان نداریم.»در نهایت هم ساعت دو نصف شب در یک بیمارستان خصوصی با اما و اگر و هزینه‌ی شبی هفت میلیون تومانی تخت خالی پیدا کرده است.
بیمارستان‌های شهرستان هم شلوغ است
پدری که پسر نوجوانش را از اسلامشهر به تهران آورده می‌گوید پسرم بیماری کلیوی دارد؛ در اسلامشهر نیز پزشک متخصص وجود دارد اما رسیدگی خوبی در آنجا صورت نمی‌گیرد. مدعی است که به دلیل شلوغی بیمارستان‌های موجود در این شهرستان، خدمات درمانی ارائه شده، کشش انبوه جمعیت را ندارد. از بی‌توجهی کادر درمان به بهبود کیفیت خدمت‌رسانی به بیماران نیز گله دارد و می‌گوید زمانی که به بیمارستان شهرش مراجعه می‌کند؛ پزشکان وقت کافی برای ویزیت تعداد زیاد بیماران ندارند.

اظهارات بیماران در حالی است که برخی بیمارستان‌ها با کمک خیرین سلامت، ساختمان‌هایی را برای همراهان بیمار اجاره کرده بودند. برخی هم سامانه‌های مجازی برای پیگیری روند درمان ساخته بودند که از مراجعه مردم و شلوغی هرچه بیش‌تر بیمارستان جلوگیری کرده باشند.یکی از دلایل مراجعه این افراد از شهرستان ها به تهران کمبود پزشک و برخی مشکلات درمانی است اما وزیر بهداشت وزیر بهداشت معتقد است تعداد دانشجویان پزشکی نباید افزایش یابد، چرا که بیمار به اندازه کافی وجود ندارد!یکی از پسران جوان که برادر بیمار بود می‌گفت «خواهرم بیماری زنانه دارد و در شهرستانمان پزشک متخصص و دستگاه پیشرفته‌ای برای تشخیص بیماری‌اش نیست. شهرستان ما بیمارستان دارد اما پزشک خوب و متخصص در این شهر نمی‌ماند.»می‌گفت عمده پزشکانی که می‌آیند تازه کارند و تا زمانی که مهارتشان افزایش پیدا کند در آن منطقه می‌مانند. نمی‌دانم، شاید تعداد پزشکان کم باشد یا درآمدشان نامناسب است. اما این‌که چرا پزشکی پیدا نمی‌شود که بیمارستان آن شهر را پر کند، خودش قصه‌ بلندی می‌شود که مجالی برای نوشتنش نیست.

در این عنوان به معضلی اشاره شده است که بسیاری از بیماران از شهرستان‌های دور برای درمان و ویزیت به پایتخت می‌آیند اما به دلیل هزینه‌های بالا و عدم دسترسی راحت به مکان‌های اقامتی، مجبور به اقامت در چادرهای ناهموار و بد شرایط می‌شوند.

![Image](https://cdn.pixabay.com/photo/2016/08/02/04/59/camping-1569797_960_720.jpg)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Related
شگفتی‌های نخلستان‌های بوشهر: زیبایی و شکوه در آغوش خزانات طبیعت قلعه رودخان: حصنی افسانه‌ای پر از زیبایی شادی کودکان فلسطینی پس از یافتن قطره‌ای از آرامش + فیلم نبرد مرزبانان آمریکایی با مهاجرین غیرقانونی: وضعیت نگران کننده و راه‌های درمان ۔ آمادگی ملت ایران پس از آموزش ۱۴۰۰ ساله از اهل‌بیت (ع) + ویدیو
Categories
Hashtag
آمریکا اخبار حوادث اخبار سلامتی ارتش رژیم صهیونیستی اسامه حمدان اسرائیل اسراییل الهلال الهلال عربستان امریکا انتخابات انتخابات 1402 انتخابات مجلس انگلیس اوکراین ایالات متحده آمریکا تل آویو جنبش حماس جنگ روسیه و اوکراین جنگ غزه جو بایدن حزب الله لبنان حماس حوادث روسیه رژیم صهیونیستی ستاد انتخابات کشور سلامت سپاهان صهیونیست طوفان الاقصی عملیات طوفان الاقصی غزه فرانسه فلسطین فوتبال قانون انتخابات لیگ قهرمانان آسیا مسجدالاقصی مسکو مصر مقاومت فلسطین ناتو واشنگتن کاخ سفید